کردستان؛ سرزمین آیینهای کهن نوروزی
نوروز از قدیمیترین اعیاد ملی ایرانیان به شمار میرود و کردستان نیز که سرزمینی کهن محسوب میشود که آیینهای منحصربه فردی دارد و کردها در هر جای جهان که باشند، رسمها و آیینهای آن را اجرا میکنند.
به گزارش آفتاب دل، همشهری نوشت؛ در فرهنگ شفاهی و اسطورههای قوم کرد، عید نوروز به داستان جدال «کهی موورس» (کیومرث) با اهریمن نسبت داده میشود. اهریمن با کیومرث که ازنژاد کرد بوده به دشمنی پرداخت و جنگ در کوهستانهای «رواندز» آغاز شد.
قرار شد سپاه وی در صورت پیروزی بر لشکر اهریمن، بر ستیغ کوهها و بالای تپهها و گردنهها، برجهایی از آتش برافروزند و سرانجام 10روز پیش از موقع نوروز کنونی، آتش بر بالای کوهها زبانه میکشد و پادشاه فرمان میدهد نه تنها آن روز بلکه 9شبانهروز پس از آن را نیز همراه با افروختن آتش به جشن و سرور بپردازند و به همین دلیل این عید را «جهژنی نو روژ» (عید نه روز) نامیدهاند.
در افسانهای دیگر، عید نوروز را به پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک و بر تخت نشاندن فریدون نسبت میدهند. براساس این افسانه ضحاک که بر دوش خود 2مار حمل میکند، کردستان را اشغال میکند تا اینکه کاوه آهنگر با یاری گروهی از ستمدیگان رادمرد تصمیم به کشتن ضحاک میگیرند. پس از این واقعه، مردم بعد از سالها ظلم و ستم ضحاک، باز رسم دیرین «که یموورس» را زنده میکنند و مدت 20شبانهروز به شادی و سرور میپردازند.
اما در این میان کردستانی ها از دیرباز رسم و آیینهای مختلفی را برای پاسداشت نوروز برگزار میکنند که در ادامه به بخشی از آنها اشاره میکنیم.
تهیه سمنی (سبزه)عید
به پیروی از سنت پیشینیان، مردم کردستان تقریبا یک ماه قبل از نوروز خود را برای این عید بزرگ و کهن آماده میکنند و به فراهم کردن مقدمات میپردازند. یکی از این آداب و سنن، تهیه سبزه است که در زبان کردی «سمنی» خوانده میشود. گندم، نخود، عدس و کنجد از غلاتی است که از آنها سمنی میسازند. این اقلام را در سینی و ظرفهای مسی میریزند و روی آنها را با پارچهای پوشیده، آب میریزند و جلوی آفتاب میگذارند تا جوانه بزند. گاهی هم بهویژه برای سمنی کنجد، پارچهای را دور بطری یا کوزهای سفالی میپیچیند، کنجد را روی آن میپاشند و آب میریزند تا بطری یا آبخوریهای گلی سمنی داشته باشیم. از این بطریها و آبخوریهای سفالی به جای گلابدان نیز استفاده میشود تا در روز عید مورد استفاده قرارگیرد. غالبا روبانهای دو- سه سانتیمتری قرمز رنگ دور ظرف سمنی میپیچند و قطعههای کوچکی از همین پارچه را بهصورت پولکهایی میبرند، وسط آنها را سوراخ میکنند و از انتهای برگهای مختلف سبزه میگذرانند. در برخی نقاط نیز دایره کوچکی از وسط سینی یا بشقاب سبزه را خالی میگذراند و موقع تهیه سمنی دانههای خیس شده را در آن محل نمیریزند. این محل را به گلابدان اختصاص میدهند و در روز عید از آن روی دست و روی مهمانان گلاب میریزند.
خانه تکانی مقدمه عید نوروز
خرید و خانهتکانی نیز از دیگر مقدمات برای پیشواز عید است و در این روزها زنان خانهتکانی را آغاز و سراسر منزل را تمیز و مرتب میکنند. همچنین در شهرها و روستاهای کردستان، یک ماه قبل از عید نوروز همه خانوادهها به بازار میروند و برای اهالی خانه، پارچه و کفش میخرند. این پارچهها به خیاط داده میشود تا لباسهای نو را تا عید تحویل دهند. تقریبا 10روز قبل از عید نیز دیگر کالاهای موردنیاز مانند روغن، برنج، گوشت، تخممرغ برای رنگ کردن، شیرینی، میوه، آجیل و همچنین لوازم آتشبازی برای «کوله چوارشهمه» (چهارشنبهسوری) خریداری میشود.
کوله چوارشهمه
از دیگر آداب و رسوم مردم کردستان در روزهای قبل از فرا رسیدن عید نوروز در سنندج، «چوارشهمه کوله» یا چهارشنبهسوری است. از مهمترین و رایجترین رسمهای مربوط به چهارشنبهسوری در کردستان، بیرون رفتن مردم از خانه است. در این روز اگر هوا مساعد باشد، مردم به سوی دشت و صحرا میروند و در روستاها نیز زنان با خود قیچی به همراه میبرند تا چند تار مو از سر بچههای خود را قیچی کنند و دور بیندازند تا با این کار دردها و ناراحتیهای آنان در سال جدید دور انداخته باشند. همچنین از گذشته رسم براین بوده است که هنگام برگشتن، تعدادی سنگریزه (معمولا 4عدد) جمع و درحال حرکت آنها را از روی شانههای خود به پشت سر پرتاب کنند.
در برخی دیگر از روستاها گروهی از مردم پیش از طلوع آفتاب کنار جویهای آب روان یا رودخانهها و چشمهها میروند و به آب نگاه میکنند و آن را به فال نیک میگیرند. آنها کوزهای سفالی و تازه را که تا آن موقع آبی درون آن نریختهاند با خود به کنار چشمه میبرند و بعد از اینکه آن را پرآب کردند، 3بار از روی آن میپرند. سپس ناخنها و چند تار موی سر را قیچی میکنند و در آب چشمه یا رودخانه میریزند. پس از انجام این کارها زنان کوزههای پرآب را به روستا میبرند تا میان مردم تقسیم کنند.
از دیگر رسمها در این صبح زود، عوض کردن بعض از لباسها در کنارچشمه و شستن دست و صورت در آن است. درجریان تعویض لباسها یک تکه از لباسهای جدید باید قرمز رنگ باشد.
تا چند سال قبل در سنندج بانوان به دباغخانه میرفتند و مقداری از آب بدبوی آن را به دست و صورت و گردن خود میمالیدند و حتی مقداری از آب را به خانه میآوردند و در گوشه و کنار اتاقها و راهروها میریختند. آنان معتقد بودند که کثیفی و پلیدی جز با کثیفی و پلیدی نمیرود و به اینترتیب از ورود ناراحتیها، پلیدیها و ناخوشیها به سال جدید جلوگیری میکردند.
از دیگر رسمهای چهارشنبهسوری افروختن آتش است. درگذشته در سنندج آتش افروختن در این شب رسم نبوده است، اما دربسیاری از مناطق استان جوانان و کودکان بوتههای خار و هیزم را جمعآوری میکردند و در پشتبام یا حیاط و کوچه روی هم میریختند. این بوتهها پس از تاریک شدن هوا آتشها افروخته میشد و مرم از روی آن میپریدند.
در بیجار و روستاهای آن نیز مردم کمی اسپند نیز در آتش میریختند و پابه پای سوختن اسپند، مقداری پیاز، چند جفت جوراب کهنه و ظروف شکسته را از خانه بیرون میانداختند. در سنندج نیز یک جاروی کهنه که در زبان کردی «گزکه کوتهره» خوانده میشود را آتش میزدند و داخل کوزهای سفالی و شکسته میانداختند و مقداری اسپند در آن میریختند. سپس همه افراد خانواده از روی آن میپریدند. پس از سوختن جارو و خاموش شدن آن، کوزه را جلوی در حیاط میبردند و جلوی خانه به زمین میزدند و میشکنند.
فالگوش
فالگوش نیز از دیگر رسمهای چهارشنبهسوری در کردستان است. پا به پای تاریک شدن هوا، دختران و پسران به آرامی و بهطوری که دیگران متوجه هدف آنها نشوند، به در خانههای همسایهها میروند و به سخنان آنها گوش میدهند. اگر در میان گفتهها جملههایی شنیده شود که مبنی بر تأیید نیت شنوندهها باشد آن را به فال نیک میگیرند و اگر نبود فال بد بوده است. این کار تا 3بار در 3خانه انجام میشود تا آن فرد نتیجه فال خود را بداند. در سنندج فالگوش بیشتر برای بهبودی بیمار انجام میشود. یکی از آشنایان بیمار به در خانه همسایهها میرود و اگر کلمه یا جملهای مبنی بر بهبودی و شفای بیمار باشد، آن را به فال نیک میگیرد. د رکنار همه رسمهای مربوط به چهارشنبهسوری و نوروز که فقط بخشی از آنها بیان شد، «ههلپهرکی» (رقص محلی کردستان) حضور چشمگیری دارد.
رنگ کردن تخممرغ
در آخرین روزهای سال کهنه، مردم کردستان شروع به خرید تخممرغ برای پختن و رنگ کردن آن میکنند. هر خانوادهای براساس تعداد جمعیت خود و کسانی که قرار است به آنها تخممرغ رنگی داده شود، تخممرغ میخرد.
ابتدا پودر رنگهای مختلف را در نعلبکیهای جداگانه میریزند و مقداری آب به آن میافزودند. سپس مقداری پنبه را به چوب کبریت میپیچیدند. پس از پختن تخممرغها با چوپ پنبهها روی تخممرغها نقشهای مختلف زده میشد. همچنین هرکسی برای عزیزی که دارد یا مناسبتی مانند ازدواج، نوشتهای با محتوای تبریک عید روی تخممرغ مینوشتند و هنگام دید و بازدید عید به فرد مورد نظر داده میشد.
در برخی از خانوادهها به دلیل اینکه ممکن بود این رنگها به داخل تخممرغ نفوذ کند، از رنگهای طبیعی استفاده میکردند. به این صورت که تخممرغ را با مقداری پوست پیاز میجوشاندند تا تخممرغهای گلی رنگ به دست آید. گاهی نیز به جای پوست پیاز از مقداری کاه و اندکی «زاج» استفاده میکردند که تخممرغها زرد یا نارنجی میشد.
یکی دیگر از شیوههای رنگ کردن تخممرغها جوشاندن آن با مقداری برگ خشک مو بود که تخممرغهای قهوهای رنگ به دست میآمد. در برخی از مناطق کردستان برای زینت بیشتر تخممرغ نوروزی، رشته نخی را از وسط یا ازجهتهای مختلف به دور هریک از تخممرغهای خام میپیچیدند تا پس از جوشاندن آنها، محل نخ بهصورت خطهای سفید روی پوست تخممرغ باقی بماند. مراسم نوروزی دیگری که به تخممرغ مربوط میشد، مسابقه «هیلکه شکینی» (تخممرغ بازی) بود. این بازی از چند روز قبل از عید تا چند روز بعد از عید میان مردم ادامه داشت. بازی به 2شیوه انجام میشود. یک روش این است که یکی از دوطرف تخممرغی را جوری در دست میگیرد که انگشتانش دور آن حلقه شود و تنها یکی از 2سر آن مشخص باشد. طرف دیگر بازی با تخممرغ دیگری که در دست دارد، به آن ضربه میزند. اگر تخممرغ نخست بشکند (ترک بردارد) باید آن را به طرف مقابل تقدیم کند، درغیر این صورت روند برعکس است. در روش دیگر 2نفر تعداد مساوی تخممرغ را در یک ردیف میچینند و هربار یکی از اول و یکی از آخر برمیدارند و براساس روش اول به هم میزنند و تخممرغهای شکسته را کنار میگذارند. درنهایت آن فردی که تخممرغهایش دیرتر تمام شده باشد پیروز میدان است و همه تخممرغهای شکسته به او میرسد و پول همه تخممرغها را طرف مقابل باید بپردازد.
روز عرفه (علفه)
روز قبل از عید را در کرستان «عرفه» مینامند. عرفه یا در واقع «علفه» از رسمهای باستانی است که در آن مردم به قبرستانها میروند و یاد درگذشتگان خود را گرامی میدارند. در این روز مردم با طبقهای خرما یا در برخی مناطق با پخت کلوچههای محلی برسر مزار عزیزان خود میروند تا یاد آنهایی که دیگر در میانشان نیستند را زنده نگه دارند. این رسم که از جشن باستانی «فروردگان» (بازگشت فروهرهای مردگان) به یادگار مانده است، تا چند سال پیش در قروه و روستاهای اطراف این شهر، البته به شکل دیگری وجود داشت. در این روستاها شب آخرین جمعه سال مراسم ویژهای برگزار میشد. به اینترتیب که هر خانواده برای بعدازظهر پنجشنبه و شب آخرین جمعه، مقداری نان روغنی تهیه میکرد. بعد ازظهر پنجشنبه هر مردی به نمایندگی از خانواده خود، 4 یا 5عدد از نانهای روغنی را در دستمالی میپیچید و به سوی امامزاده یا بقاع متبرکه یا گورستان روستا میرفت.
به تدریج مردان روستا گردهم میآمدند و نانهای روغنی را که با خود آورده بودند، یکجا جمع میکردند. آنگاه دلاکی از میان جمع بر میخواست و درحالی که لنگی بهصورت پیشبند بسته بود، مقداری از نانها را در پیش بندش میریخت و میان حاضران تقسیم میکرد. این کار را چندبار انجام میداد تا نانهای جمعآوری شده
تمام شود. سپس افرادی که در این مراسم حضور داشتند در محوطهای مسطح دایرهوار مینشستند. در این لحظه بزرگآبادی با صدای بلند میگفت: «فاتحه». همه حضار سوره مبارکه فاتحه را میخواندند. سپس انتخاباتی برگزار میشد که در آن چوپان، گاوبان، دشتبان، باغبان، میرآب، حمامی، سلمانی و نجار برای یک سال مشخص میشدند.
طبق کشی
در کردستان رسم براین است که هنگام عید خوانچههایی برای عروسهایی که نامزد کردهاند یا به خانه شوهر رفتهاند، فرستاده میشود. معمولا 3 تا 4خوانچه فرستاده میشود، هرچند گاهی تعداد این خوانچهها به 12عدد هم میرسد. محتوای خوانچهها عبارت است از طلاهای خریداری شده ازسوی داماد که باید به نامزد خود هدیه دهد پارچههای گرانبهای رنگارنگ و زیبا، جوراب، دستمالهای تزیینی، عطر، انواع غذاها و پلوخورشتهای متنوع، شربت، ماهی نوروزی، سمنو، شیرینی، آجیل، انواع میوه بهویژه سیب سرخ که نشانی از مهر و محبت است، تخممرغهای رنگ شده و بسیاری از هدایای مختلف. این خوانچهها برسر طبق کشهای ویژه در بعدازظهر آخرین روز سال به خانواده عروس برده میشود. این هدایا را در کردستان «نوروزانه» مینامند.
شب عید
در کردستان تا شب عید نوروزی مردم لباسهای نو خود را از خیاطیها میگیرند، خانه تکانی میکنند و وسایل آتش بازی شب عید را فراهم میآورند. خواروبار نوروزی خریداری و انواع میوه و خشکبار و آجیل برای پذیرایی از مهمانان فراهم شده است. مردها و پسربچهها از سلمانی برگشتهاند و خانمها به دستانشان حنا گذاشتهاند. بهطورکلی همه تدارکات عید فراهم شده است و مردم کردستان آماده پیشواز از نوروز هستند.
با تاریک شدن هوا، آتشها روشن میشود و صدای انفجارترقه از هر خانه و کوچهای به گوش میرسد. از جمله وسایل آتش بازی «فیشکه شیته»، «حاجی حه و ته قه»، «شمچه ماوزر» و «فیشک» میشود. در شب عید خانوادههایی که عزادارند آتش روشن نمیکنند. در قروه رسم براین است که دیگر همسایهها به پشتبام خانواده عزادار میروند و آتش روشن میکنند و در روز عید نیز ناهار را که معمولا پلوخورشت است به خانه همسایه عزادار میبرند. شام شب عید در بیشتر نقاط کردستان حلواست. همچنان که ایرانیان باستان سال نو را با خوردن شکر و عسل آغاز میکردند، کردستانیها نیز با خوردن حلوا، سال جدید را به کام خود شیرین میکنند.